در کوه شد و به تیغ بر شد | پیکان فراق را سپر شد | |
باز آن ددگان که صف شکستند | گردش، چون سپهر، حلقه بستند | |
از آب دو دیده بی مدارا | میداد گهر به سنگ خارا |
در کوه شد و به تیغ بر شد | پیکان فراق را سپر شد | |
باز آن ددگان که صف شکستند | گردش، چون سپهر، حلقه بستند | |
از آب دو دیده بی مدارا | میداد گهر به سنگ خارا |