وصف سخن

هر چه درین چره کهن ساختند قالبی از بهر سخن ساختند
لیک نیفتاد به روی ز می قالب این سکه به از آدمی
زنده به جز آدمیان نیست کس کادمی از ناطقه زنده است و بس
پس چو چنین است سخن جان ماست وانکه بد و زنده بود زان ماست
این خرد و نطق که زان تواند هر دو به هم شیره‌ی جان تواند
گر به خرد گنج نهان داده‌اند لیک کلیدش به زبان داده‌اند