باده نوشین به صفا خواست کرد | وعدهی دوشین به وفا راست کرد |
□
نور هدایت به چراغم رسان | بوی عنایت به دماغم رسان |
□
غمزدگان را به طرف دلگشای | گمشدگان را به کرم رهنمای |
□
طفل گیار از هوا ریخت شیر | مغز جهان را ز صبا زد عبیر |
□
گم شدهام راه نمایم تو باش | بی بصرم نور فزایم تو باش |
□
برق بهر سوی بتابی دگر | دشت زهر جوی بیابی دگر |
□
هر طرفش ره بشتابی دگر | هر قدمش سیر بر آبی دگر |