چرخ نداند در و دیوار کس | تکیه به دیوار و درش کرده بس |
□
مردم یک خانه و صد خرمی | خانهی یک مردم و صد مردمی |
□
چتر شه آنست که شد چرخ ماه | چرخ مه این است که شد چتر شاه |
□
ور قلم از سحر زبان بر کشم | سحر زبان را به قلم در کشم |
□
آب فرو ماند چو کوه از شهاب | کوه درامد به تزلزل چو آب |
□
چشم پدر بهر جگر گوشه تر | گوشهی هر چشم شده پر جگر |