روا مدار که از دیدنت شوم محروم | چنین که من به جمال تو آرزومندم |
□
گریست دیده بسی خون ز رشک حسرت ازانک | شبی به کوی تو خاری خلید در پایم |
روا مدار که از دیدنت شوم محروم | چنین که من به جمال تو آرزومندم |
گریست دیده بسی خون ز رشک حسرت ازانک | شبی به کوی تو خاری خلید در پایم |