ابری خوشست و وقت خوش است و هوای خوش | ساقی مست داده به مستان صلای خوش | |
باران خوش رسید و حریفان عیش را | گشت آشنای جان و زهی آشنای خوش | |
بی روی خوب دل نبود خوش به هیچ جا | گل گرچه خو برو بود و باغ جای خوش | |
عشق بتان اگر چه بلایی است جانگداز | خسرو به جان و دیده خرید این بلای خوش |
□
گویم ببخش جان من او گویدم که نه | جان بخش من بس است همان گفتن نه اش | |
چون گل زرشک جامه درانم که تاچراست | در گرد کوی گشتن باد سحر گهش |