ای نسیم صبحدم یارم کجاست؟ | غم ز حد بگذشت غمخوارم کجاست؟ | |
خواب در چشمم نمیآید به شب | آن چراغ چشم بیدارم کجاست؟ | |
دوست گفت آشفته گرد و زار باش | دوستان آشفته و زارم کجاست؟ | |
نیستم آسوده از کارش دمی | یارب آسوده از کارم کجاست؟ | |
تا به گوش او رسانم حال خویش | نالههای خسرو زارم کجاست؟ |
□
میگدازد لبت از بوسه زدن | چه توان کرد از آن نمک است | |
چشم من بین ز خیال لب تو | که شب و روز میان نمک است |