با خیال زلف و رویت چشم من | نیمهیی ابر است و نیمی آفتاب | |
زان لب میگون که هوش ازمن ببرد | خون همی گریم چو برآتش کباب |
□
پیش تو بگو کای بت سوزنده چو هندویم | برآینه ریز آنکه خاکستر هندویت |
با خیال زلف و رویت چشم من | نیمهیی ابر است و نیمی آفتاب | |
زان لب میگون که هوش ازمن ببرد | خون همی گریم چو برآتش کباب |
پیش تو بگو کای بت سوزنده چو هندویم | برآینه ریز آنکه خاکستر هندویت |