ازین کشور آید به دیگر شود | ز رنج دو مار سیه نغنود | |
بیامد کنون گاه بازآمدنش | که جایی نباید فراوان بدنش | |
گشاد آن نگار جگر خسته راز | نهاده بدو گوش گردنفراز |
ازین کشور آید به دیگر شود | ز رنج دو مار سیه نغنود | |
بیامد کنون گاه بازآمدنش | که جایی نباید فراوان بدنش | |
گشاد آن نگار جگر خسته راز | نهاده بدو گوش گردنفراز |