ای دل سرمست، کجا می‌پری؟

ای دل سرمست، کجا می‌پری؟ بزم تو کو؟ باده کجا می‌خوری؟
مایه‌ی هر نقش و ترا نقش نی دایه‌ی هر جان و تو از جان بری
صد مثل و نام و لقب گفتمت برتری از نام ولقب، برتری
چونک ترا در دو جهان خانه نیست هر نفسی رخت کجا می‌بری؟
نقد ترا بردم من پیش عقل گفتم: « قیمت کنش ای جوهری
صیر فی نقد معانی توی سرمه کش دیده‌ی هر ناظری »
گفت: « چه دانم ببرش پیش عشق عشق بود نقد ترا مشتری
چون به سر کوچه‌ی عشق آمدیم دل بشد و من بشدم بر سری