ای درآورده جهانی را ز پای
|
|
بانگ نای و بانگ نای و بانگ نای
|
چیست نی آن یار شیرین بوسه را
|
|
بوسه جای و بوسه جای و بوسه جای
|
آن نی بیدست و پا بستد ز خلق
|
|
دست و پای و دست و پای و دست پای
|
نی بهانهست این نه بر پای نی است
|
|
نیست الا بانگ پر آن همای
|
خود خدای است این همه روپوش چیست
|
|
میکشد اهل خدا را تا خدای
|
ما گدایانیم و الله الغنی
|
|
از غنی دان آنچ بینی با گدای
|
ما همه تاریکی و الله نور
|
|
ز آفتاب آمد شعاع این سرای
|
در سرا چون سایه آمیز است نور
|
|
نور خواهی زین سرا بر بام آی
|
دلخوشی گاهی و گاهی تنگ دل
|
|
دل نخواهی تنگ رو زین تنگنای
|