هله آن به که خوری این می و از دست روی | تا به هر جا که روی خوشدل و سرمست روی | |
چرخ گردان به تو گردد که تو آب اویی | ماه چرخی چه زیان دارد اگر پست روی | |
ماهیی لیک چنان مست توست آن دریا | همه دریا ز پی آید چو تو در شست روی | |
صدقات همه شاهان که سوی نیست رود | رو سوی هست نهد چون تو سوی هست روی | |
سابق تیزروانی تو در این راه دراز | وز ره رفق تو با این دو سه پابست روی | |
کسب عیش ابد آموز ز شمس تبریز | تا در آن مجلس عیشی که جنان است روی |