تو فقیری تو فقیری تو فقیر ابن فقیری
|
|
تو کبیری تو کبیری تو کبیر ابن کبیری
|
تو اصولی تو اصولی تو اصول ابن اصولی
|
|
تو خبیری تو خبیری تو خبیر ابن خبیری
|
تو لطیفی تو لطیفی تو لطیف ابن لطیفی
|
|
تو جهانی دو جهان را به یکی کاه نگیری
|
هله ای روح مصور هله ای بخت مکرر
|
|
نه ز خاکی نه ز آبی نه از این چرخ اثیری
|
تو از آن شهر نهانی که بدان شهر کشانی
|
|
نشوی غره به چیزی نه ز کس عذر پذیری
|
همگی آب حیاتی همگی قند و نباتی
|
|
همگی شکر و نجاتی نه خماری نه خمیری
|
به یکی کرم منکس بدهی دیبه و اطلس
|
|
نکند بر تو زیان کس که شکوری و شکیری
|
به عدم درنگریدم عدد ذره بدیدم
|
|
به پر عشق تو پران برهیده ز زحیری
|
اگرت بیند آتش همگی آب شود خوش
|
|
اگرت بیند منکر برهد او ز نکیری
|