ساقی انصاف خوش لقایی | از جا رفتم تو از کجایی | |
گر بنده بگویمت روا نیست | ترسم که بگویمت خدایی | |
خاموش نمیهلی که باشم | راه گفتن نمیگشایی | |
میافشاری مرا چو انگور | معشوق نهای مرا بلایی | |
گر چشم ببندم از تو کفر است | زیرا که تو نور میفزایی | |
ور بگشایم بگویی منگر | در ما تو بدیده هوایی |