من پار بخوردهام شرابی | امسال چه مستم و خرابی | |
من پار ز آتشی گذشتم | امسال چرا شدم کبابی | |
من تشنه به آب جوی رفتم | ماهی دیدم میان آبی | |
شیران همه ماهتاب جویند | من شیرم و یار ماهتابی | |
از درد مپرس رنگ رخ بین | تا رنگ بگویدت جوابی | |
جانم مست است و تن خراب است | مستی است نشسته در خرابی | |
این هر دو چنین و دل چنینتر | کز غم چو خری است در خلابی | |
یک لحظه مشو ملول بشنو | تا باشدت از خدا ثوابی |