ای یار غلط کردی با یار دگر رفتی | از کار خود افتادی در کار دگر رفتی | |
صد بار ببخشودم بر تو به تو بنمودم | ای خویش پسندیده هین بار دگر رفتی | |
صد بار فسون کردم خار از تو برون کردم | گلزار ندانستی در خار دگر رفتی | |
گفتم که تویی ماهی با مار چه همراهی | ای حال غلط کرده با مار دگر رفتی | |
مانند مکوک کژ اندر کف جولاهه | صد تار بریدی تو در تار دگر رفتی | |
گفتی که تو را یارا در غار نمیبینم | آن یار در آن غار است تو غار دگر رفتی | |
چون کم نشود سنگت چون بد نشود رنگت | بازار مرا دیده بازار دگر رفتی |