من و تو دوش شب بیدار بودیم

من و تو دوش شب بیدار بودیم همه خفتند و ما بر کار بودیم
حریف غمزه غماز گشتیم به پیش طره طرار بودیم
بیا تا ظاهر و پیدا بگوییم که با عشق نهانی یار بودیم
اگر چه پیش و پس آن جا نگنجد به پیش صانع جبار بودیم
عجب نبود اگر ما را ندیدند که ما در مخزن اسرار بودیم
بیاوردیم درها ارمغانی که یعنی ما به دریابار بودیم