حریف جنگ گزیند تو هم درآ در جنگ

حریف جنگ گزیند تو هم درآ در جنگ چو سگ صداع دهد تن مزن برآور سنگ
به خویش آی و چنین خویش را خلاوه مکن که اینت گوید گولست و آنت گوید دنگ
چه دست باشد کز رو مگس نداند راند ز سست طبعی کرمی نمایدش چو پلنگ