بر روی فرش اغبری مستدیر سقف
|
|
در زیر چرخ چنبری لاجورد فام
|
از محتشم ز سر کشی چرخ یک مهم
|
|
افتاد با سر آمد ارباب احتشام
|
با آن که لطف بیبدل او به این محب
|
|
ز الطاف خاص بود نه از لطفهای عام
|
با آن که در کفایت آن سعیها نمود
|
|
نواب آفتاب لقای فلک مقام
|
با آن که دوستان مدبر در آن مهم
|
|
دادند داد کوشش و امداد و اهتمام
|
جوهرشناسی آخر از ایشان که در سخن
|
|
اعجاز مینمود بگیرائی کلام
|
انکار را به همت دستور نامدار
|
|
کرد آنچنان که شرط حمایت بود تمام
|
آن آصفی که میکندش دهر انقیاد
|
|
وان آصفی که میکندش چرخ احترام
|
بر خلق واجبست که در مدح او کنند
|
|
منعم به سیدالوزرا اشرفالانام
|
ظلش که ظل سایهی خلق خداست باد
|
|
بر مملکت مخلد و مبسوط و مستدام
|