در عشق آتشینش آتش نخورده آتش
|
|
بیچهره خوش او در خوش هزار ناخوش
|
دل از تو شرحه شرحه بنشین کباب میخور
|
|
خون چون میست جوشان بنشین شراب میچش
|
گوشی کشد مرا می گوشی دگر کشد وی
|
|
ای دل در این کشاکش بنشین و باده میکش
|
هفت اخترند عامل در شش جهت ولیکن
|
|
ای عشق بردریدی این هفت را از آن شش
|
گاهی چو آفتابم سرمایه بخش صد مه
|
|
گه چون مهم گذاران در عشق یار مه وش
|
گر منکری گریزد از عشق نیست نادر
|
|
کز آفتاب دارد پرهیز چشم اعمش
|
صدغ الوفاء حقاء من فقدکم مشوش
|
|
وجه الولاء حقاء من عبرتی منقش
|
القلب لیس یلقی نادیک کیف یصبر
|
|
الاذن لیس یلقن حادیک کیف ینعش
|