گر لاش نمود راه قلاش | ای هر دو جهان غلام آن لاش | |
ای دیده جهان و جان ندیده | جانست جهان تو یک نفس باش | |
گردیست جهان و اندر این گرد | جاروب نهان شدست و فراش | |
این مشعله از کجاست بینی | آن روز که بشکنی چو خشخاش | |
عشقی که نهان و آشکارست | خون ریز و ستمگرست و اوباش | |
چون کشته شوی در او بمانی | من مات من الهوی فقد عاش | |
عشقست نه زر نهان نماند | العاشق کل سره فاش | |
لا حسن یلد حیث لا عشق | شاباش زهی جمال شاباش |