عزم رفتن کردهای چون عمر شیرین یاد دار
|
|
کردهای اسب جدایی رغم ما زین یاد دار
|
بر زمین و چرخ روید مر تو را یاران صاف
|
|
لیک عهدی کردهای با یار پیشین یاد دار
|
کردهام تقصیرها کان مر تو را کین آورد
|
|
لیک شبهای مرا ای یار بیکین یاد دار
|
قرص مه را هر شبی چون بر سر بالین نهی
|
|
آنک کردی زانوی ما را تو بالین یاد دار
|
همچو فرهاد از هوایت کوه هجران میکنم
|
|
ای تو را خسرو غلام و صد چو شیرین یاد دار
|
بر لب دریای چشمم دیدهای صحرای عشق
|
|
پر ز شاخ زعفران و پر ز نسرین یاد دار
|
التماس آتشینم سوی گردون میرود
|
|
جبرئیل از عرش گوید یا رب آمین یاد دار
|
شمس تبریزی از آن روزی که دیدم روی تو
|
|
دین من شد عشق رویت مفخر دین یاد دار
|