ای یار شگرف در همه کار
|
|
عیاره و عاشق تو عیار
|
تو روز قیامتی که از تو
|
|
زیر و زبرست شهر و بازار
|
من زاری عاشقان چه گویم
|
|
ای معشوقان ز عشق تو زار
|
در روز اجل چو من بمیرم
|
|
در گور مکن مرا نگهدار
|
ور میخواهی که زنده گردیم
|
|
ما را به نسیم وصل بسپار
|
آخر تو کجا و ما کجاییم
|
|
ای بیتو حیات و عیش بیکار
|
از من رگ جان بریده بادا
|
|
گر بیتو رگیم هست هشیار
|
اندر ره تو دو صد کمین بود
|
|
نزدیک نمود راه و هموار
|
از گلشن روی تو شدم مست
|
|
بنهادم مست پای بر خار
|
رفتم سوی دانه تو چون مرغ
|
|
پرخون دیدم جناح و منقار
|
این طرفه که خوشترست زخمت
|
|
از هر دانه که دارد انبار
|
ای بیتو حرام زندگانی
|
|
ای بیتو نگشته بخت بیدار
|
خود بخت تویی و زندگی تو
|
|
باقی نامی و لاف و آزار
|
ای کرده ز دل مرا فراموش
|
|
آخر چه شود مرا به یاد آر
|
یک بار چو رفت آب در جوی
|
|
کی گردد چرخ طمع یک بار
|
خامش که ستیزه میفزاید
|
|
آن خواجه عشق را ز گفتار
|