زان ازلی نور که پروردهاند | در تو زیادت نظری کردهاند | |
خوش بنگر در همه خورشیدوار | تا بگذارند که افسردهاند | |
سوی درختان نگر ای نوبهار | کز دی دیوانه بپژمردهاند | |
لب بگشا هیکل عیسی بخوان | کز دم دجال جفا مردهاند | |
بشکن امروز خمار همه | کز می تو چاشنیی بردهاند | |
درده تریاق حیات ابد | کاین همگان زهر فنا خوردهاند | |
همچو سحر پرده شب را بدر | کاین همه محجوب دو صد پردهاند | |
بس کن و خاموش مشو صدزبان | چونک یکی گوش نیاوردهاند |