ایا سر کرده از جانم تو را خانه کجا باشد | الا ای ماه تابانم تو را خانه کجا باشد | |
الا ای قادر قاهر ز تن پنهان به دل ظاهر | زهی پیدای پنهانم تو را خانه کجا باشد | |
تو گویی خانه خاقان بود دلهای مشتاقان | مرا دل نیست ای جانم تو را خانه کجا باشد | |
بود مه سایه را دایه به مه چون میرسد سایه | بگو ای مه نمیدانم تو را خانه کجا باشد | |
نشان ماه میدیدم به صد خانه بگردیدم | از این تفتیش برهانم تو را خانه کجا باشد |