چیست صلای چاشتگه خواجه به گور میرود
|
|
دیر به خانه وارسد منزل دور میرود
|
در عوض بت گزین کزدم و مار همنشین
|
|
وز تتق بریشمین سوی قبور میرود
|
شد می و نقل خوردنش عشرت و عیش کردنش
|
|
سخت شکست گردنش سخت صبور میرود
|
زهره نداشت هیچ کس تا بر او زند نفس
|
|
پخته شود از این سپس چون به تنور میرود
|
صاف صفا نمیرود راه وفا نمیرود
|
|
مست خدا نمیرود مست غرور میرود
|
ای خنک آن که پیش شد بنده دین و کیش شد
|
|
موسی وقت خویش شد جانب طور میرود
|
چند برید جامهها بست بسی عمامهها
|
|
چون که نداشت ستر حق ناکس و عور میرود
|
آنک ز روم زاده بد جانب روم وارود
|
|
وان که ز غور زاده بد هم سوی غور میرود
|
آن که ز نار زاده بد همچو بلیس نار شد
|
|
وان که ز نور زاده بد هم سوی نور میرود
|
آن که ز دیو زاده بد دست جفا گشاده بد
|
|
هیچ گمان مبر که او در بر حور میرود
|
بانمکان و چابکان جانب خوان حق شده
|
|
وان دل خام بینمک در شر و شور میرود
|
طبل سیاستی ببین کز فزع نهیب او
|
|
شیر چو گربه میشود میر چو مور میرود
|
بس که بیان سر تو گر چه به لب نیاوری
|
|
همچو خیال نیکوان سوی صدور میرود
|