بازرسیدیم ز میخانه مست | بازرهیدیم ز بالا و پست | |
جمله مستان خوش و رقصان شدند | دست زنید ای صنمان دست دست | |
ماهی و دریا همه مستی کنند | چونک سر زلف تو افتاده شست | |
زیر و زبر گشت خرابات ما | خنب نگون گشت و قرابه شکست | |
پیر خرابات چو آن شور دید | بر سر بام آمد و از بام جست | |
جوش برآورد یکی می کز او | هست شود نیست شود نیست هست | |
شیشه چو بشکست و به هر سوی ریخت | چند کف پای حریفان که خست | |
آن که سر از پای نداند کجاست | مست فتادست به کوی الست | |
باده پرستان همه در عشرتند | تنتن تنتن شنو ای تن پرست |