صوفیان آمدند از چپ و راست

صوفیان آمدند از چپ و راست در به در کو به کو که باده کجاست
در صوفی دل‌ست و کویش جان باده صوفیان ز خم خداست
سر خم را گشاد ساقی و گفت الصلا هر کسی که عاشق ماست
این چنین باده و چنین مستی در همه مذهبی حلال و رواست
توبه بشکن که در چنین مجلس از خطا توبه صد هزار خطاست
چون شکستی تو زاهدان را نیز الصلا زن که روز روز صلاست
مردمت گر ز چشم خویش انداخت مردم چشم عاشقانت جاست
گر برفت آب روی کمتر غم جای عاشق برون آب و هواست
آشنایان اگر ز ما گشتند غرقه را آشنا در آن دریاست