این چنین پابند جان میدان کیست
|
|
ما شدیم از دست این دستان کیست
|
عشق گردان کرد ساغرهای خاص
|
|
عشق میداند که او گردان کیست
|
جان حیاتی داد کوه و دشت را
|
|
ای خدایا ای خدایا جان کیست
|
این چه باغست این که جنت مست اوست
|
|
وین بنفشه و سوسن و ریحان کیست
|
شاخ گل از بلبلان گویاترست
|
|
سرو رقصان گشته کاین بستان کیست
|
یاسمن گفتا نگویی با سمن
|
|
کاین چنین نرگس ز نرگسدان کیست
|
چون بگفتم یاسمن خندید و گفت
|
|
بیخودم من میندانم کان کیست
|
میدود چون گوی زرین آفتاب
|
|
ای عجب اندر خم چوگان کیست
|
ماه همچون عاشقان اندر پیش
|
|
فربه و لاغر شده حیران کیست
|
ابر غمگین در غم و اندیشه است
|
|
سر پرآتش عجب گریان کیست
|
چرخ ازرق پوش روشن دل عجب
|
|
روز و شب سرمست و سرگردان کیست
|
درد هم از درد او پرسان شده
|
|
کای عجب این درد بیدرمان کیست
|
شمس تبریزی گشادهست این گره
|
|
ای عجب این قدرت و امکان کیست
|