آن را که در آخرش خری هست | او را به طواف رهبری هست | |
بازار جهان به کسب برپاست | زین در همه خارش وگری هست | |
تا خارششان همیکشاند | هر جای که شور یا شری هست | |
در یم صدفی قرار گیرد | کو را به درونه گوهری هست | |
اما صدفی که در ندارد | در جستن درش معبری هست | |
گه در یم و گاه سوی ساحل | در جستن قطرهاش سری هست | |
خاموش و طمع مکن سکینه | آن راست سکون که مخبری هست |