صد دهل میزنند در دل ما | بانگ آن بشنویم ما فردا | |
پنبه در گوش و موی در چشمست | غم فردا و وسوسه سودا | |
آتش عشق زن در این پنبه | همچو حلاج و همچو اهل صفا | |
آتش و پنبه را چه میداری | این دو ضدند و ضد نکرد بقا | |
چون ملاقات عشق نزدیکست | خوش لقا شو برای روز لقا | |
مرگ ما شادی و ملاقاتست | گر تو را ماتمست رو زین جا | |
چونک زندان ماست این دنیا | عیش باشد خراب زندانها | |
آنک زندان او چنین خوش بود | چون بود مجلس جهان آرا | |
تو وفا را مجو در این زندان | که در این جا وفا نکرد وفا |