زین سبب پیغامبر با اجتهاد
|
|
نام خود وان علی مولا نهاد
|
گفت هر کو را منم مولا و دوست
|
|
ابن عم من علی مولای اوست
|
کیست مولا آنک آزادت کند
|
|
بند رقیت ز پایت بر کند
|
چون به آزادی نبوت هادیست
|
|
ممنان را ز انبیا آزادیست
|
ای گروه ممنان شادی کنید
|
|
همچو سرو و سوسن آزادی کنید
|
لیک میگویید هر دم شکر آب
|
|
بیزبان چون گلستان خوشخضاب
|
بیزبان گویند سرو و سبزهزار
|
|
شکر آب و شکر عدل نوبهار
|
حلهها پوشیده و دامنکشان
|
|
مست و رقاص و خوش و عنبرفشان
|
جزو جزو آبستن از شاه بهار
|
|
جسمشان چون درج پر در ثمار
|
مریمان بی شوی آبست از مسیح
|
|
خامشان بی لاف و گفتاری فصیح
|
ماه ما بینطق خوش بر تافتست
|
|
هر زبان نطق از فر ما یافتست
|
نطق عیسی از فر مریم بود
|
|
نطق آدم پرتو آن دم بود
|
تا زیادت گردد از شکر ای ثقات
|
|
پس نبات دیگرست اندر نبات
|
عکس آن اینجاست ذل من قنع
|
|
اندرین طورست عز من طمع
|
در جوال نفس خود چندین مرو
|
|
از خریداران خود غافل مشو
|