در مدح شاه طهماسب صفوی

ور از فرض محالش همچو طفلان بهر آسایش بخوابانند در گهواره امن و امان لرزد
ردیف افتاد پس دور از قوا فی‌ختم کن ای دل سخن را بر دعا تا کی بوان گفتن فلان لرزد
ز تحریک طبیعت تا درین مهد گران جنبش تن سیماب کافتاده است دور از بطن کان لرزد
تن دشمن که اکنون می‌طپد بر روی خاک از تو بزیر خاک نیز از صولتت سیماب سان لرزد