سر چارق را بیان کن ای ایاز | پیش چارق چیستت چندین نیاز | |
تا بنوشد سنقر و بک یا رقت | سر سر پوستین و چارقت | |
ای ایاز از تو غلامی نور یافت | نورت از پستی سوی گردون شتافت | |
حسرت آزادگان شد بندگی | بندگی را چون تو دادی زندگی | |
ممن آن باشد که اندر جزر و مد | کافر از ایمان او حسرت خورد |