چونک با کودک سر و کارم فتاد | هم زبان کودکان باید گشاد | |
که برو کتاب تا مرغت خرم | یا مویز و جوز و فستق آورم | |
جز شباب تن نمیدانی به کیر | این جوانی را بگیر ای خر شعیر | |
هیچ آژنگی نیفتد بر رخت | تازه ماند آن شباب فرخت | |
نه نژند پیریت آید برو | نه قد چون سرو تو گردد دوتو | |
نه شود زور جوانی از تو کم | نه به دندانها خللها یا الم | |
نه کمی در شهوت و طمث و بعال | که زنان را آید از ضعفت ملال | |
آنچنان بگشایدت فر شباب | که گشود آن مژدهی عکاشه باب |