جمع و توفیق میان نفی و اثبات یک چیز از روی نسبت و اختلاف جهت

نفی آن یک چیز و اثباتش رواست چون جهت شد مختلف نسبت دوتاست
ما رمیت اذ رمیت از نسبتست نفی و اثباتست و هر دو مثبتست
آن تو افکندی چو بر دست تو بود تو نه افکندی که قوت حق نمود
زور آدم‌زاد را حدی بود مشت خاک اشکست لشکر کی شود
مشت مشت تست و افکندن ز ماست زین دو نسبت نفی و اثباتش رواست
یعرفون الانبیا اضدادهم مثل ما لا یشتبه اولادهم
همچو فرزندان خود دانندشان منکران با صد دلیل و صد نشان
لیک از رشک و حسد پنهان کنند خویشتن را بر ندانم می‌زنند
پس چو یعرف گفت چون جای دگر گفت لایعرفهم غیری فذر
انهم تحت قبابی کامنون جز که یزدانشان نداند ز آزمون
هم بنسبت گیر این مفتوح را که بدانی و ندانی نوح را