در زوال خلافت بنی‌عباس

تجربت بی‌فایده است آنجا که برگردید بخت حمله آوردن چه سود آن را که در گردید زین
کرکسانند از پی مردار دنیا جنگجوی ای برادر گر خردمندی چو سیمرغان نشین
ملک دنیا را چه قیمت حاجت اینست از خدای گو نگه دارد به ما بر ملک ایمان و یقین
یارب این رکن مسلمانی به امن‌آباد دار در پناه شاه عادل پیشوای ملک و دین
خسرو صاحبقران غوث زمان بوبکر سعد آنکه اخلاقش پسندیدست و اوصافش گزین
مصلحت بود اختیار رای روشن‌بین او با زبردستان سخن گفتن نشاید جز به لین
لاجرم در بر و بحرش داعیان دولتند کای هزاران آفرین بر جانت از جان آفرین
روزگارت با سعادت باد و سعدت پایدار رایتت منصور و بختت بار و اقبالت معین