ای به باد هوس درافتاده
|
|
بادت اندر سرست یا باده
|
یکقدم بر خلاف نفس بنه
|
|
در خیال خدای ننهاده
|
راه گم کرده از طریق صلاح
|
|
در بیابان غفلت افتاده
|
خود به یک بار از تو بستاند
|
|
چرخ انصافهای ناداده
|
رنجبردار دیو نفس مباش
|
|
در هوای بت ای پریزاده
|
دیدی این روزگار سفله نواز
|
|
چون گرفت از تو جان آزاده
|
چون تو آسودهای چه میدانی
|
|
که مرا نیست عیش آماده
|
ملک آزادیت چو ممکن نیست
|
|
شهر بند هواست بگشاده
|
لاف مردی زنی و زن باشی
|
|
همچو خنثی مباش نر ماده
|
هر زمان چون پیاله چند زنی
|
|
خنده در روی لعبت ساده
|
بس که با خویشتن بگویی راز
|
|
چون صراحی به اشک بیجاده
|