برخیز تا به عهد امانت وفا کنیم
|
|
تقصیرهای رفته به خدمت قضا کنیم
|
بیمغز بود سر که نهادیم پیش خلق
|
|
دیگر فروتنی به در کبریا کنیم
|
دارالفنا کرای مرمت نمیکند
|
|
بشتاب تا عمارت دارالبقا کنیم
|
دارالشفای توبه نبستست در هنوز
|
|
تا درد معصیت به تدارک دوا کنیم
|
روی از خدا به هر چه کنی شرک خالصست
|
|
توحید محض کز همه رو در خدا کنیم
|
پیراهن خلاف به دست مراجعت
|
|
یکتا کنیم و پشت عبادت دو تا کنیم
|
چند آید این خیال و رود در سرای دل
|
|
تا کی مقام دوست به دشمن رها کنیم
|
چون برترین مقام ملک دون قدر ماست
|
|
چندین به دست دیو زبونی چرا کنیم
|
سیم دغل خجالت و بدنامی آورد
|
|
خیز ای حکیم تا طلب کیمیا کنیم
|
بستن قبا به خدمت سالار و شهریار
|
|
امیدوارتر که گنه در عبا کنیم
|
سعدی، گدا بخواهد و منعم به زر خرد
|
|
ما را وجود نیست بیا تا دعا کنیم
|
یارب تو دست گیر که آلا و مغفرت
|
|
در خورد تست و در خور ما هر چه ما کنیم
|