یکی خوب کردار، خوش خوی بود | که بد سیرتان را نکو گوی بود | |
به خوابش کسی دید چون در گذشت | که باری حکایت کن از سرگذشت | |
دهانی به خنده چو گل باز کرد | چو بلبل به صوتی خوش آغاز کرد | |
که بر من نکردند سختی بسی | که من سخت نگرفتمی با کسی |
یکی خوب کردار، خوش خوی بود | که بد سیرتان را نکو گوی بود | |
به خوابش کسی دید چون در گذشت | که باری حکایت کن از سرگذشت | |
دهانی به خنده چو گل باز کرد | چو بلبل به صوتی خوش آغاز کرد | |
که بر من نکردند سختی بسی | که من سخت نگرفتمی با کسی |