›
ریرا
›
شعر کهن
›
سعدی
›
بوستان
›
باب اول در عدل و تدبیر و رای
›
در معنی شفقت بر حال رعیت
در معنی شفقت بر حال رعیت
چو بر دشمنی باشدت دسترس
مرنجانش کو را همین غصه بس
عدو زنده سرگشته پیرامنت
به از خون او کشته در گردنت
صفحهی قبل
صفحهی ۲
شعر قبل
b
شعر بعد