- ۱ در تعریف علم و شان آن
- ۲ موعظه در رفع امل
- ۳ فیالحکمة
- ۴ حکیم به دنبال ناصرالدین به منصوریه رفت او رابه بزمگاه راه ندادند این قطعه را سروده بار خواست
- ۵ در موعظه
- ۶ در التماس شراب
- ۷ در تهدید
- ۸ در معذرت صاحب
- ۹ عزل خواجه شهاب را خواهد
- ۱۰ وقتی انوری را درد پایی عارض گشته و ناصرالدین طاهر به عیادت وی رفته در شکر آن و عذرخواهی این قطعه گفته است
- ۱۱ در شکایت زمانه
- ۱۲ در مذمت فرمانبرداری از زن
- ۱۳ صاحب را به داشتن دو فرزند به نام محمود و مسعود تهنیت گوید
- ۱۴ در هزل گوید
- ۱۵ در مدح ملکالوزرا بدرالدین طوطی بکبن مسعودبن علی
- ۱۶ در هجا گوید
- ۱۷ در شکایت گوید
- ۱۸ شراب خواهد
- ۱۹ ایضا درخواست شراب کند
- ۲۰ فیالهجا
- ۲۱ در طلب شراب گوید
- ۲۲ ایضا شراب خواهد
- ۲۳ مطایبه
- ۲۴ در شکایت زمان و حبس مجدالدین ابوالحسن عمرانی
- ۲۵ در قناعت و صبر گوید
- ۲۶ در شکر و قناعت گوید
- ۲۷ در مطایبه گوید
- ۲۸ در تعریف کتاب مقامات قاضی حمیدالدین
- ۲۹ صاحب ناصرالدین را مدح گوید
- ۳۰ در مدح مجدالدین ابوطالب نعمه
- ۳۱ در شرح اشتیاق گوید
- ۳۲ در هجو صفی محمد تاریخی
- ۳۳ در شکایت دنیا
- ۳۴ در شکایت گوید و توقع تلطف کند
- ۳۵ در مدح گوید
- ۳۶ در مدح موئتمن سرخسی
- ۳۷ در محمدت صاحب ناصرالدین
- ۳۸ فیالحکمة
- ۳۹ در مدح مجدالدین ابوطالب نعمه
- ۴۰ شراب خواهد
- ۴۱ در هجا گوید
- ۴۲ در مدح مجدالدین ابوالحسن عمرانی و شکر نعمت او
- ۴۳ بیگاه به حضرت رفت در عذر آن گوید
- ۴۴ در طلب جو این قطعه فرموده
- ۴۵ شراب خواهد
- ۴۶ در شکایت دوری از بزم مخدوم
- ۴۷ در آرزومندی
- ۴۸ قطعهی زیر را به خواجه اسحاق پدر خواندهی خود فرستاده
- ۴۹ در حبس مجدالدین ابوالحسن عمرانی
- ۵۰ مطایبه
- ۵۱ از الب ارغون فرش و اسب و زین و خیمه خواسته
- ۵۲ اظهار اشتیاق کند
- ۵۳ حساد او را به تهمتی منسوب کردند قسمیات در نفی تهمت و ذم شاعری و استغفار گوید
- ۵۴ مطایبه در موفق سبعی
- ۵۵ در مدح سلطان اعظم سنجر
- ۵۶ در مدح اقضیالقضاة قاضی حمیدالدین
- ۵۷ مطایبه
- ۵۸ در شکایت و طلب احسان از مخدوم
- ۵۹ در هجا
- ۶۰ در مرثیه
- ۶۱ در نصیحت
- ۶۲ لغزیست که در طلب خربزه گفته
- ۶۳ شراب خواهد
- ۶۴ در حبس مجدالدین ابوالحسن عمرانی
- ۶۵ لطیفه
- ۶۶ در حضرت مخدوم بار خواهد
- ۶۷ مطایبه
- ۶۸ طلب امداد مهم خود کند
- ۶۹ در مدح منصور عامر
- ۷۰ ستایش بزم مخدوم کند
- ۷۱ در قناعت و آزادگی
- ۷۲ در مدح سعدالدین و کیفیت سقطه و حسب حال خود
- ۷۳ در مدح صاحب جمالالدین محمد و شکایت از روزگار
- ۷۴ حکیم در اواخر عمر از ملازمت دربار سلاطین احتراز مینموده، وقتی سلطان غور او را طلبید این قطعه را بدو فرستاد
- ۷۵ ناصرالدین طاهر را درد دندان عارض گشته انوری این قطعه هنگام عیادت او گفته و در هر بیتالتزام لفظ دندان نموده است
- ۷۶ امیر یوسف نام و عدهی عطایی کرده و وفا ننموده بود در تهدید او گفته است
- ۷۷ در ندامت و شکایت
- ۷۸ در مطایبه
- ۷۹ در موعظه و شکایت دهر
- ۸۰ لطیفه
- ۸۱ در طلب شراب و گوشت و مزه به طریق لغز گفته
- ۸۲ سکنجبین از کسی به طرز لغز خواسته
- ۸۳ در قناعت
- ۸۴ در مدح موئیدالدین مودودشاه
- ۸۵ مناظرهی بوتهی کدو با درخت چنار
- ۸۶ در مطایبه
- ۸۷ در مذمت اصحاب دیوان
- ۸۸ در فضیلت عقل و شرف انسان به خرد
- ۸۹ در شکایت زمانه و مفاخرت خود
- ۹۰ از یکی اکابر رنجیده بود حسب حال خود و نکوهش او گوید
- ۹۱ این قطعه را فتوحی گفت و به انوری بست و مردم بلخ بر حکیم متغیر شدند سوگندنامه در نفی آن گفت
- ۹۲ در طلب شراب
- ۹۳ در مذمت سواری
- ۹۴ در مذمت زن خواستن
- ۹۵ در مدح بهاء الدین علی
- ۹۶ در طلب شراب
- ۹۷ مطایبه
- ۹۸ در مرثیهی مودودشاه و بیوفایی جهان
- ۹۹ در بی ثباتی جهان
- ۱۰۰ در تاریخ فوت سلطان سنجر
- ۱۰۱ در اشتیاق
- ۱۰۲ مدح زینالدین عبدالله را گوید و حضور میزبان را خواهد
- ۱۰۳ فیالحکمة والنصیحة
- ۱۰۴ در مذمت کسی
- ۱۰۵ در مدح
- ۱۰۶ در شکر
- ۱۰۷ در عذر مستی
- ۱۰۸ مطایبه در عذر مستی
- ۱۰۹ ایضاله
- ۱۱۰ صفیالدین موفق هیزمی به انوری وعده کرد و حکیم غلام خود را به طلب آن فرستاد چون به وعده وفا نکرد این قطعه در هجو او گفت
- ۱۱۱ در هجو خواجه صلاح نامی
- ۱۱۲ در قناعت و شکایت از روزگار
- ۱۱۳ در مدح قاضی حمیدالدین
- ۱۱۴ در مدح صاحب ناصرالدین طاهر
- ۱۱۵ در شکایت
- ۱۱۶ از کسی یخ خواهد
- ۱۱۷ صاحب ناصرالدین دارو خورده بود او را تهنیت گفته
- ۱۱۸ مخدوم حکیم را در سرای خاص جای داد در شکر آن گوید
- ۱۱۹ در تهنیت دارو خوردن مجدالدین
- ۱۲۰ ایضا در تهنیت دارو خوردن مجدالدین
- ۱۲۱ در مدح ملک نصرةالدین
- ۱۲۲ در هجا
- ۱۲۳ در ذم طمع
- ۱۲۴ عمادالدین پیروزشاه وقتی به خانهی حکیم به عیادت آمده بود انوری در شکر آن گفته
- ۱۲۵ در جواب مکتوب عمادالدین پیروزشاه
- ۱۲۶ در عذر
- ۱۲۷ در مفارقت دوستی
- ۱۲۸ در مذمت خزانهدار سلطان گفته و چون با هر گنجی ماریست تعبیر از خزانهدار به حیه کرده است
- ۱۲۹ در مدح ترکان خاتون
- ۱۳۰ شراب خواهد
- ۱۳۱ در عذر تقصیر خدمت
- ۱۳۲ در مدح نظامالملک بدرالدولة والدین خاصبک طوطیبن مسعود
- ۱۳۳ در شکایت دهر
- ۱۳۴ سید مجدالدین بوطالب نعمه را گوید
- ۱۳۵ کتاب و کلاهی نزد بزرگی داشت در تقاضای آن گوید
- ۱۳۶ خواجه شمس انوری را پوستینی وعده کرده و در فرستادن آن تاخیر نموده بود این قطعه در تهدید وی گفته
- ۱۳۷ در تجدید لقب موئیدالدین مودودشاه
- ۱۳۸ در هجا
- ۱۳۹ در وعظ
- ۱۴۰ در حق سنقر خاص گوید
- ۱۴۱ در مدح پیروز شاه
- ۱۴۲ در نصیحت
- ۱۴۳ شبی در حال مستی از بامی درافتاد این قطعه را گفت
- ۱۴۴ در هجو
- ۱۴۵ مطایبه
- ۱۴۶ در صفت کسب کمال ومذمت ابناء عصر
- ۱۴۷ در مدح ملکالشرق علاء الدین محمد امیر کوه
- ۱۴۸ درشکایت دهر
- ۱۴۹ طبیبی را ذم کند
- ۱۵۰ در حکمت و موعظه
- ۱۵۱ در هجا
- ۱۵۲ در حبس مجدالدین ابوالحسن
- ۱۵۳ در طلب احسان
- ۱۵۴ در طلب کاغذ گوید
- ۱۵۵ در علو همت خود گوید
- ۱۵۶ قاضی حمیدالدین از انوری سوئال کند
- ۱۵۷ انوری در جواب قاضی گوید
- ۱۵۸ سلطان سنجر انوری را به مجلس خود خوانده بود در شکر آن گفته
- ۱۵۹ مدح شهابالدین ابوالفتح کند و اجازهی دخول به مجلس او خواهد
- ۱۶۰ در تقاضای راتبه
- ۱۶۱ مدح قاضی حمیدالدین
- ۱۶۲ شکایت از دهر
- ۱۶۳ مطایبه
- ۱۶۴ در التماس برات انعام گوید که خبر آن بدو رسید و برات نرسیده بود
- ۱۶۵ در عارضهی خاتون عصمةالدین رضیةالملوک
- ۱۶۶ در هجای بخیلی گفته
- ۱۶۷ در تقصیر ملاقات یاران به یکدیگر گوید
- ۱۶۸ شراب خواهد
- ۱۶۹ لغز
- ۱۷۰ در مدیح
- ۱۷۱ شراب خواهد
- ۱۷۲ در وصل سرای مجدالدین ابوالحسن
- ۱۷۳ در تهنیت منصب گوید
- ۱۷۴ در مدح
- ۱۷۵ درخواست روشنایی کند
- ۱۷۶ ممدوح برای حکیم خلعتی فرستاده در شکر آن گوید
- ۱۷۷ شکایت از فلک و مدح صاحب
- ۱۷۸ مخدوم به انوری جفتی موزه بخشید در شکر آن گوید
- ۱۷۹ در هجا
- ۱۸۰ در شکایت
- ۱۸۱ در حبس مجدالذین ابوالحسن عمرانی
- ۱۸۲ طلب ادرار و راتبه از مخدوم برای یک نفر از شاگردان خود کند
- ۱۸۳ شراب خواهد
- ۱۸۴ ایضا طلب شراب کند
- ۱۸۵ در هجا
- ۱۸۶ در تهدید و هجو قاضی هری
- ۱۸۷ در نکوهش فلک
- ۱۸۸ در مذمت زنان
- ۱۸۹ در التماس موزه
- ۱۹۰ در هجا
- ۱۹۱ در نکوهش روزگار
- ۱۹۲ اجازت خواهد
- ۱۹۳ در وصف بنا و مدح میر عمید
- ۱۹۴ از کسی درخواست پنبه کند
- ۱۹۵ برای درآمدن به خانهی اکفی الکفاة بار خواهد
- ۱۹۶ شراب خواهد
- ۱۹۷ حضور دوستی را خواهد
- ۱۹۸ در تقاضای انعامی که حواله شد و نیافت فرماید
- ۱۹۹ در قضا و قدر
- ۲۰۰ حکیم رنجور بود و دوستی او را عیادت نکرد در شکایت و طلب حضور او گوید
- ۲۰۱ اذن دخول به مجلس صاحب خواهد
- ۲۰۲ مخدوم به حکیم جام شرابی بخشیده در شکر آن و طلب شراب گوید
- ۲۰۳ در هجو شخصی که به علی مهتاب مشهور بود
- ۲۰۴ شراب خواهد
- ۲۰۵ در مرثیه
- ۲۰۶ در مفارقت
- ۲۰۷ فی الاشتیاق
- ۲۰۸ در عذر
- ۲۰۹ در مذمت اهل سوق
- ۲۱۰ اسب پیری را مذمت کند
- ۲۱۱ قبا از بزرگی خواسته
- ۲۱۲ مطایبه ملکشاه پدر سلطان سنجر با مرد اعرابی
- ۲۱۳ در عذر تقصیر نرفتن پیش ممدوح
- ۲۱۴ از ممدوح التماس کفش به معما کرده است
- ۲۱۵ در مدح بدرالدین الغ جاندار بک اینانج بلکا سنقر
- ۲۱۶ قاضی هری مبتلا به مرض جرب شده و حکیم به عیادت او رفته و او از خانه بیرون نیامده و این قطعه را درهجو او گفته است
- ۲۱۷ مطایبه با باغبانی که ازو کدوی تر خواسته
- ۲۱۸ شکایت از روزگار
- ۲۱۹ نکتهی پسندیده
- ۲۲۰ در طلب شکر و عود
- ۲۲۱ در موعظه
- ۲۲۲ مطایبه
- ۲۲۳ در اشتیاق
- ۲۲۴ در مرثیه
- ۲۲۵ مطایبه
- ۲۲۶ در هجا
- ۲۲۷ در تقاضا
- ۲۲۸ در مدیح
- ۲۲۹ در هجو صلاح صالحی
- ۲۳۰ در ذل سوئال
- ۲۳۱ در نصیحت نفس
- ۲۳۲ درمرثیه
- ۲۳۳ مطایبه به محبوب کند
- ۲۳۴ از نجیبالدین کاتب سیاهی خواهد
- ۲۳۵ امیر شجاعی شاعر در قدح انوری گفته
- ۲۳۶ حکیم در جواب شجاعی گوید
- ۲۳۷ در مذمت شعرا
- ۲۳۸ در عذر بدمستی خویش
- ۲۳۹ در منع توزیع با جمالالدین مسعود گوید
- ۲۴۰ در شکایت از ممدوح خویش حمیدالدین
- ۲۴۱ طلب وظیفه کند
- ۲۴۲ در مذمت زنان
- ۲۴۳ عزالدین نامی را ستایش کند
- ۲۴۴ در مطایبه
- ۲۴۵ تعریف شراب کند
- ۲۴۶ شراب خواهد
- ۲۴۷ در هجو
- ۲۴۸ در شکایت
- ۲۴۹ در تمثیل
- ۲۵۰ در شکر
- ۲۵۱ در تعریف عمارت و مدح صاحب
- ۲۵۲ در وصف کوشک و سرای مجدالدین ابوالحسن عمرانی
- ۲۵۳ قسم بر بیگناهی
- ۲۵۴ در مطایبه
- ۲۵۵ سخن کمالی را ستاید
- ۲۵۶ در مطایبه
- ۲۵۷ در بیان حال خود
- ۲۵۸ التماس انعام
- ۲۵۹ ستایش ملکالشعرا ارشدالدین
- ۲۶۰ الب ارغو یکی از ممدوحان حکیم را میل کشیدند در آن باب گفته است
- ۲۶۱ از بزرگی درخواست کاغذ سپید کند
- ۲۶۲ در نقدی که یکی از امرا در مرثیهی سیدابوطالب نعمه بدو کرده بود گوید
- ۲۶۳ قاضی حمیدالدین در مدح حکیم گفته و بدو فرستاده
- ۲۶۴ انوری در جواب این قطعه گفته و او را ستوده است
- ۲۶۵ به شخصی تکلف فرماید
- ۲۶۶ از دوستی سیم گرمابه خواهد
- ۲۶۷ در تقاضا
- ۲۶۸ در عذر غیبت از مجلس مخدوم
- ۲۶۹ فیالاشتیاق
- ۲۷۰ به مجلس صاحب بار خواهد
- ۲۷۱ در اشتیاق دوستی و طلب مکاتبات ازو
- ۲۷۲ در شکایت
- ۲۷۳ در حسب حال و وارستگی خویش
- ۲۷۴ در طلب صاحب
- ۲۷۵ شکوه از روزگار
- ۲۷۶ در مدح تاج الدین ابوالمعالی محمد المستوفی گوید و عرق نسترن خواهد
- ۲۷۷ در بیان هنرهای خود و جهل ابناء عصر
- ۲۷۸ در مطایبه
- ۲۷۹ کیسهای به حکیم وعده کردهاند آن را با کاردی طلب میکند
- ۲۸۰ در شکایت
- ۲۸۱ نکتهی موزون
- ۲۸۲ در شکر تشریف
- ۲۸۳ وله ایضا
- ۲۸۴ در افلاس و رنجوری خود
- ۲۸۵ در عذر
- ۲۸۶ التماس کفش کند
- ۲۸۷ در حسب حال
- ۲۸۸ در نصیحت
- ۲۸۹ در اشتیاق
- ۲۹۰ در عزلت و قناعت و جواب سائلی که از حکیم قصهی شعر گفتنش پرسید گوید
- ۲۹۱ در ریاضت خاطر
- ۲۹۲ مذمت ممدوحی که وعدهی صله بدو داده و وفا نکرده
- ۲۹۳ در مدح
- ۲۹۴ در اشتیاق
- ۲۹۵ از زبان پسران میرداد که یکی طوطی به یک ملقب به ناصرالدین و دیگر عضدالدین است گفته و آنها را ستایش کرده است
- ۲۹۶ در تمثیل
- ۲۹۷ معما
- ۲۹۸ شراب خواهد
- ۲۹۹ لغز به اسم سلطان سنجر و بیان آنکه عدد نام سنجر با پیغمبران مرسل یکیست
- ۳۰۰ در طلب عفو
- ۳۰۱ مطایبه
- ۳۰۲ در اظهار نیکنفسی خود گفته است
- ۳۰۳ در غیبت پیروزشاه از بلخ و تهنیت قدوم او
- ۳۰۴ در شکایت اهل زمان
- ۳۰۵ نصیحت
- ۳۰۶ در مرثیه
- ۳۰۷ در قناعت
- ۳۰۸ در طلب شراب
- ۳۰۹ طلب پنبه و روغن کند
- ۳۱۰ نکتهی موزون
- ۳۱۱ در علو همت و کمال نفس خود
- ۳۱۲ پیراهن کتان سنبلی از فریدالدین کاتب خواهد
- ۳۱۳ در شکایت
- ۳۱۴ از بزرگی مسحی و رانین خواهد
- ۳۱۵ در مدح
- ۳۱۶ در مذمت دشمنان صاحب
- ۳۱۷ فی اقتراح الذهب
- ۳۱۸ زینالدین عبدالله از استر افتاده و حکیم به عیادت او نرفته بود این قطعه در عذر تقصیر خویش گفته
- ۳۱۹ در مذمت افلاک
- ۳۲۰ در مدح سلطان ملکشاه ثانی
- ۳۲۱ در مدیح
- ۳۲۲ در جواب مکتوب دوستی
- ۳۲۳ در قناعت و خویشتنداری
- ۳۲۴ مطایبه
- ۳۲۵ در مذمت شاعری
- ۳۲۶ سلطان سنجر را گوید
- ۳۲۷ در ذم فتوحی شاعر
- ۳۲۸ شراب خواسته
- ۳۲۹ حضور دوستی خواهد
- ۳۳۰ شراب خواهد
- ۳۳۱ در طلب شراب
- ۳۳۲ در مرثیهی مجدالدین ابوالحسن عمرانی
- ۳۳۳ در مدح پادشاه زمان
- ۳۳۴ در طلب هیزم
- ۳۳۵ طلب قبا از مخدوم کند
- ۳۳۶ در حسب حال خویش گوید
- ۳۳۷ در طلب سرکه و آبکامه
- ۳۳۸ در تهنیت تشریف
- ۳۳۹ معما در مدح رشیدالدین
- ۳۴۰ شراب خواهد
- ۳۴۱ لطیفه
- ۳۴۲ از کریمالدین شراب خواهد
- ۳۴۳ در نصیحت نفس خود
- ۳۴۴ از لالابک تقاضایی کند
- ۳۴۵ شراب خواهد
- ۳۴۶ در طلب حضور دوستی گوید
- ۳۴۷ در مدح و تهنیت
- ۳۴۸ شراب خواهد
- ۳۴۹ در طلب جو
- ۳۵۰ قطعهی زیر از حکیم شجاعی است که به انوری نوشته است
- ۳۵۱ انوری در جواب شجاعالدین خالد بلخی گفته و عذر تقصیر خواسته است
- ۳۵۲ ستایش سرای مجدالدین ابوالحسن عمرانی
- ۳۵۳ بزرگی به خانهی انوری رفت در تهنیت قدوم او گوید
- ۳۵۴ در قناعت
- ۳۵۵ غرض از این لغز ریواس است
- ۳۵۶ در هجو کسی گفته
- ۳۵۷ در هجو قاضی ناصح
- ۳۵۸ در وصف بزرگی و کرم صاحب ترمد
- ۳۵۹ در مدح عصمةالدین
- ۳۶۰ در مدح امیر فخرالدین ابوالمفاخر آبی
- ۳۶۱ در نصیحت و موعظه
- ۳۶۲ روزی بدمستی کرده بود در عذر آن گوید
- ۳۶۳ فیالموعظة
- ۳۶۴ در مدیح
- ۳۶۵ در شکایت و تقاضای الطاف صاحب
- ۳۶۶ در عذر قی کردن در مجلس شراب گفته
- ۳۶۷ در تقاضا
- ۳۶۸ در مذمت کسی گفته
- ۳۶۹ حسب حال
- ۳۷۰ در مدح فیروزشاه
- ۳۷۱ در هجا
- ۳۷۲ در تهنیت
- ۳۷۳ شراب خواهد
- ۳۷۴ در تقاضا
- ۳۷۵ در ناخن گرفتن صاحب
- ۳۷۶ قسمت در توبه و انابه
- ۳۷۷ شکایت از زمانه
- ۳۷۸ در هجو سیفالدین نامی گفته
- ۳۷۹ نصیحت
- ۳۸۰ معما
- ۳۸۱ در حسب حال
- ۳۸۲ در موعظه
- ۳۸۳ این قطعه در شکایت از ملکشاه و نظامالملک گفت و متغیر شدند و فتوحی آنرا جواب گفت
- ۳۸۴ فتوحی شاعر بفرمودهی شاه و وزیر جواب حکیم را گفت
- ۳۸۵ در موعظه
- ۳۸۶ ایضا در هجا
- ۳۸۷ در شکایت
- ۳۸۸ مطایبه
- ۳۸۹ در شکایت
- ۳۹۰ صاحب به حکیم اسبی وعده کرد در تقاضای آن این قطعه را گفته
- ۳۹۱ مدح سدید فقیهی
- ۳۹۲ در ستایش سخن خود
- ۳۹۳ در حکمت و موعظه
- ۳۹۴ در قناعت و خویشتنداری
- ۳۹۵ در هجا
- ۳۹۶ نصیحت