- ۶۱ ترصیع
- ۶۲ ذوقا فیتین
- ۶۳ تنسیق الصفات
- ۶۴ حکمت و اخلاق
- ۶۵ بمن فی العشق مات و حی فیه
- ۶۶ نیازمندی در حضرت بی نیازی که دماغ مختل بندگان را از گلشن یحبهم و یحبونه بوی بخشیده
- ۶۷ نعت کامل جمالی که سر ناخنی از حسنش یک بدر را دو هلال گردانید، صلی الله علیه و آله و سلم
- ۶۸ صفت معراج صاحبدلی، که از دو نون قاب قوسین، یک دائره میم محبت بنگاشت
- ۶۹ مدح شیخی در آئینهی صفا مثالی است از ذات محمد مصطفی با لعین نه بلعکس
- ۷۰ ستایش خلیفهی شائیسته علاء الدین محمد ثبته الله تعالی علی دین محمد مصطفی صلی الله علیه و سلم
- ۷۱ عرض صحیفهی طولانی نصیحت، پیش ضمیر ملهم سلطان، که نسخهایست صحیح از لوح محفوظ حفظ الله تعالی عن التلویح السو
- ۷۲ سرگذشت
- ۷۳ در سبب نظم این جواهر که زمرد وصف خضر خان واسطهی عقد اوست
- ۷۴ قلم زدن نخست در شرح تیغ زدن جمهور سلاطین ماضیهی دهلی
- ۷۵ داستان در حک کردن نقش کفر به پلارک چند از دیباچه عشق خضر خان که شاهی از سواد هندوستان و حرفی خان خانان بود
- ۷۶ آغاز انشعاب عشقهی عشق خضر خان از شاخ سبز و تر دول رانی
- ۷۷ گرم شدن چشم «دول رانی» در روی شمس الحق و الدین خضر خان و از تاب مهر، آب در چشمش گشتن، و مهربان گشتن آن چشمهی مهر، بران نیلوفر هندی، و چون شعاع خورشید، از صفر ابر زمین افتادن
- ۷۸ صفت ماهتابی که پیش از مهر روشن پردهی ابر حیا بر رو کشیده
- ۷۹ صفت بهار، و گلگشت شجرهی بلند بالش مملکت والا خضر خان طوبی له، در باغ بهشت آسا، و بسوی گلهای کرنه گذشتن، و بوی دوست باز یافتن، و هوش به باد دادن
- ۸۰ جدائی افگندن تیغ زبان بد گویان میان عاشق و معشوق، و روان شدن دول رانی از خانهی دولت سوی کشک لعل، و در فراق خضر خان، از دود آه، کوشک لعل را سیاه گردانیدن