- ۸۱ مرا گر دولتی باشد که روزی با تو بنشینم
- ۸۲ ای گشته نهان از من پیدات همی جویم
- ۸۳ از لطف و حسن یارم در جمع گل عذاران
- ۸۴ ای کوی تو ز رویت بازار گل فروشان
- ۸۵ ای مرغ صبح بشکن ناقوس پاسبانان
- ۸۶ بگشای لب شیرین بازار شکر بشکن
- ۸۷ عشق را حمل بر مجاز مکن
- ۸۸ بپوش آن رخ و دلربایی مکن
- ۸۹ ای شکر لب نظری سوی من مسکین کن
- ۹۰ ای چشم من از رخ تو روشن
- ۹۱ ای لب لعلت شکرستان من!
- ۹۲ مرغ دلم صید کرد غمزهی چون تیر او
- ۹۳ به رنگ خود نیم زان رو وز آن مو
- ۹۴ چو هیچ مینکنی التفات با ما تو
- ۹۵ ای صبا قصهی عشاق بر یار بگو
- ۹۶ ای رقعهی حسن را رخت شاه
- ۹۷ ای پستهی دهانت نرخ شکر شکسته
- ۹۸ ای در سخن دهانت تنگ شکر گشاده
- ۹۹ ای پیش تو ماه آسمان خیره
- ۱۰۰ از پسته تنگ خود آن یار شکر بوسه