- ۱ سر آغاز
- ۲ هلال پنداشتن آن شخص خیال را در عهد عمر رضی الله عنه
- ۳ دزدیدن مارگیر ماری را از مارگیری دیگر
- ۴ التماس کردن همراه عیسی علیه السلام زنده کردن استخوانها از عیسی علیه السلام
- ۵ اندرز کردن صوفی خادم را در تیمار داشت بهیمه و لا حول خادم
- ۶ حکایت مشورت کردن خدای تعالی در ایجاد خلق
- ۷ بسته شدن تقریر معنی حکایت به سبب میل مستمع به استماع ظاهر صورت حکایت
- ۸ التزام کردن خادم تعهد بهیمه را و تخلف نمودن
- ۹ گمان بردن کاروانیان که بهیمهی صوفی رنجورست
- ۱۰ یافتن شاه باز را به خانهی کمپیر زن
- ۱۱ حلوا خریدن شیخ احمد خضرویه جهت غریمان بالهام حق تعالی
- ۱۲ ترسانیدن شخصی زاهدی را کی کم گری تا کور نشوی
- ۱۳ تمامی قصهی زنده شدن استخوانها به دعای عیسی علیه السلام
- ۱۴ خاریدن روستایی در تاریکی شیر را بظن آنک گاو اوست
- ۱۵ فروختن صوفیان بهیمهی مسافر را جهت سماع
- ۱۶ تعریف کردن منادیان قاضی مفلس را گرد شهر
- ۱۷ شکایت کردن اهل زندان پیش وکیل قاضی از دست آن مفلس
- ۱۸ تتمهی قصهی مفلس
- ۱۹ مثل
- ۲۰ ملامت کردن مردم شخصی را کی مادرش را کشت به تهمت
- ۲۱ امتحان پادشاه به آن دو غلام کی نو خریده بود
- ۲۲ براه کردن شاه یکی را از آن دو غلام و ازین دیگر پرسیدن
- ۲۳ قسم غلام در صدق و وفای یار خود از طهارت ظن خود
- ۲۴ حسد کردن حشم بر غلام خاص
- ۲۵ کلوخ انداختن تشنه از سر دیوار در جوی آب
- ۲۶ فرمودن والی آن مرد را کی این خاربن را کی نشاندهای بر سر راه بر کن
- ۲۷ آمدن دوستان به بیمارستان جهت پرسش ذاالنون مصری رحمة الله علیه
- ۲۸ فهم کردن مریدان کی ذاالنون دیوانه نشد قاصد کرده است
- ۲۹ رجوع به حکایت ذاالنون رحمة الله علیه
- ۳۰ امتحان کردن خواجهی لقمان زیرکی لقمان را
- ۳۱ ظاهر شدن فضل و زیرکی لقمان پیش امتحان کنندگان
- ۳۲ تتمهی حسد آن حشم بر آن غلام خاص
- ۳۳ عکس تعظیم پیغام سلیمان در دل بلقیس از صورت حقیر هدهد
- ۳۴ انکار فلسفی بر قرائت ان اصبح ماکم غورا
- ۳۵ انکار کردن موسی علیه السلام بر مناجات شبان
- ۳۶ عتاب کردن حق تعالی موسی را علیه السلام از بهر آن شبان
- ۳۷ وحی آمدن موسی را علیه السلام در عذر آن شبان
- ۳۸ پرسیدن موسی از حق سر غلبهی ظالمان را
- ۳۹ رنجانیدن امیری خفتهای را کی مار در دهانش رفته بود
- ۴۰ اعتماد کردن بر تملق و وفای خرس
- ۴۱ گفتن نابینای سایل کی دو کوری دارم
- ۴۲ تتمهی حکایت خرس و آن ابله کی بر وفای او اعتماد کرده بود
- ۴۳ گفتن موسی علیه السلام گوسالهپرست را کی آن خیالاندیشی و حزم تو کجاست
- ۴۴ ترک کردن آن مرد ناصح بعد از مبالغهی پند مغرور خرس را
- ۴۵ تملق کردن دیوانه جالینوس را و ترسیدن جالینوس
- ۴۶ سبب پریدن و چرخیدن مرغی با مرغی کی جنس او نبود
- ۴۷ تتمهی اعتماد آن مغرور بر تملق خرس
- ۴۸ رفتن مصطفی علیه السلام به عیادت صحابی و بیان فایدهی عیادت
- ۴۹ وحی کردن حق تعالی به موسی علیه السلام کی چرا به عیادت من نیامدی
- ۵۰ تنها کردن باغبان صوفی و فقیه و علوی را از همدیگر
- ۵۱ رجعت به قصهی مریض و عیادت پیغامبر علیه السلام
- ۵۲ گفتن شیخ ابویزید را کی کعبه منم گرد من طوافی میکن
- ۵۳ حکایت
- ۵۴ دانستن پیغامبر علیه السلام کی سبب رنجوری آن شخص گستاخی بوده است در دعا
- ۵۵ عذر گفتن دلقک با سید اجل کی چرا فاحشه را نکاح کرد
- ۵۶ به حیلت در سخن آوردن سایل آن بزرگ را کی خود را دیوانه ساخته بود
- ۵۷ حمله بردن سگ بر کور گدا
- ۵۸ خواندن محتسب مست خراب افتاده را به زندان
- ۵۹ دوم بار در سخن کشیدن سایل آن بزرگ را تا حال او معلومتر گردد
- ۶۰ تتمهی نصیحت رسول علیه السلام بیمار را
- ۶۱ وصیت کردن پیغامبر علیه السلام مر آن بیمار را و دعا آموزانیدنش
- ۶۲ بیدار کردن ابلیس معاویه را کی خیز وقت نمازست
- ۶۳ از خر افکندن ابلیس معاویه را و روپوش و بهانه کردن و جواب گفتن معاویه او را
- ۶۴ باز جواب گفتن ابلیس معاویه را
- ۶۵ باز تقریر کردن معاویه با ابلیس مکر او را
- ۶۶ باز جواب گفتن ابلیس معاویه را
- ۶۷ عنف کردن معاویه با ابلیس
- ۶۸ نالیدن معاویه به حضرت حق تعالی از ابلیس و نصرت خواستن
- ۶۹ باز تقریر ابلیس تلبیس خود را
- ۷۰ باز الحاح کردن معاویه ابلیس را
- ۷۱ شکایت قاضی از آفت قضا و جواب گفتن نایب او را
- ۷۲ به اقرار آوردن معاویه ابلیس را
- ۷۳ راست گفتن ابلیس ضمیر خود را به معاویه
- ۷۴ فضیلت حسرت خوردن آن مخلص بر فوت نماز جماعت
- ۷۵ تتمهی اقرار ابلیس به معاویه مکر خود را
- ۷۶ فوت شدن دزد بواز دادن آن شخص صاحبخانه را کی نزدیک آمده بود کی دزد را دریابد و بگیرد
- ۷۷ قصهی منافقان و مسجد ضرار ساختن ایشان
- ۷۸ فریفتن منافقان پیغامبر را علیه السلام تا به مسجد ضرارش برند
- ۷۹ اندیشیدن یکی از صحابه بانکار کی رسول چرا ستاری نمیکند
- ۸۰ قصهی آن شخص کی اشتر ضالهی خود میجست و میپرسید
- ۸۱ متردد شدن در میان مذهبهای مخالف و بیرونشو و مخلص یافتن
- ۸۲ امتحان هر چیزی تا ظاهر شود خیر و شری کی در ویست
- ۸۳ شرح فایدهی حکایت آن شخص شتر جوینده
- ۸۴ بیان آنک در هر نفسی فتنهی مسجد ضرار هست
- ۸۵ حکایت هندو کی با یار خود جنگ میکرد بر کاری و خبر نداشت کی او هم بدان مبتلاست
- ۸۶ قصد کردن غزان بکشتن یک مردی تا آن دگر بترسد
- ۸۷ بیان حال خودپرستان و ناشکران در نعمت وجود انبیا و اولیا علیهم السلام
- ۸۸ شکایت گفتن پیرمردی به طبیب از رنجوریها و جواب گفتن طبیب او را
- ۸۹ قصهی جوحی و آن کودک کی پیش جنازهی پدر خویش نوحه میکرد
- ۹۰ ترسیدن کودک از آن شخص صاحب جثه و گفتن آن شخص کی ای کودک مترس کی من نامردم
- ۹۱ قصهی تیراندازی و ترسیدن او از سواری کی در بیشه میرفت
- ۹۲ قصهی اعرابی و ریگ در جوال کردن و ملامت کردن آن فیلسوف او را
- ۹۳ کرامات ابراهیم ادهم قدس الله سره بر لب دریا
- ۹۴ آغاز منور شدن عارف بنور غیببین
- ۹۵ طعن زدن بیگانه در شیخ و جواب گفتن مرید شیخ او را
- ۹۶ بقیهی قصهی ابراهیم ادهم بر لب آن دریا
- ۹۷ دعوی کردن آن شخص کی خدای تعالی مرا نمیگیرد به گناه و جواب گفتن شعیب علیه السلام مرورا
- ۹۸ بقیهی قصهی طعنه زدن آن مرد بیگانه در شیخ
- ۹۹ گفتن عایشه رضی الله عنها مصطفی را علیه السلام کی تو بی مصلی بهر جا نماز میکنی چونست
- ۱۰۰ کشیدن موش مهار شتر را و معجب شدن موش در خود
- ۱۰۱ کرامات آن درویش کی در کشتی متهمش کردند
- ۱۰۲ تشنیع صوفیان بر آن صوفی کی پیش شیخ بسیار میگوید
- ۱۰۳ عذر گفتن فقیر به شیخ
- ۱۰۴ بیان دعویی که عین آن دعوی گواه صدق خویش است
- ۱۰۵ سجده کردن یحیی علیه السلام در شکم مادر مسیح را علیه السلام
- ۱۰۶ اشکال آوردن برین قصه
- ۱۰۷ جواب اشکال
- ۱۰۸ سخن گفتن به زبان حال و فهم کردن آن
- ۱۰۹ پذیرا آمدن سخن باطل در دل باطلان
- ۱۱۰ جستن آن درخت کی هر که میوهی آن درخت خورد نمیرد
- ۱۱۱ شرح کردن شیخ سر آن درخت با آن طالب مقلد
- ۱۱۲ منازعت چهار کس جهت انگور کی هر یکی به نام دیگر فهم کرده بود آن را
- ۱۱۳ برخاستن مخالفت و عداوت از میان انصار به برکات رسول علیه السلام
- ۱۱۴ قصهی بط بچگان کی مرغ خانگی پروردشان
- ۱۱۵ حیران شدن حاجیان در کرامات آن زاهد کی در بادیه تنهاش یافتند