راحتی جان را به گفتار ای پسر | آفتی دل را به کردار ای پسر | |
هر چه باید داری از خوبی ولیک | نیست کردارت چو گفتار ای پسر | |
مهر و ماهی گر بدندی مهر و ماه | سرو قد و لاله رخسار ای پسر | |
بشکنی بازار خوبان جهان | چون فرود آیی به بازار ای پسر | |
خلقی از کار تو سرگردان شدند | تا کجا خواهد شدن کار ای پسر | |
همچو یعقوبند گریان زان که تو | یوسف عصری به دیدار ای پسر | |
عشق تو چون پای بند خلق شد | دست را آهسته بردار ای پسر | |
عاشقست اکنون سنایی بر تو زار | رحم کن بر عاشق زار ای پسر |