فریاد به لااله الا هو

وز خلق به علم و جاه برتر شو هرچند بوند با تو هم زانو
کز موی سرت عزیزتر باشد هرچند ازو فروتر است ابرو
سوی تو نویدگر فرستادند بردست زمانه ز افرینش دو
یکی سوی دوزخت همی خواند یکی سوی عز و نعمت مینو
هریک به رهیت می‌کشد لیکن بر شخص پدید ناورد نیرو
این با خوی نیک و نعمت و حکمت اندر راه راست می‌کشد سازو
وان جان تو را همی کند تلقین با کوشش مور گر بزی‌ی راسو
برگیر ره بهشت و کوشش کن کاین نیست رهی محال و نامرجو
بنشان زسرت خمار و خود منشین حیران چو به چنگ باز در تیهو
جز پند حکیم و علم کی راند صفرای جهالت از سرت آلو
بی‌حکمت نیست برتر و بهتر ترک از حبشی و تازی از هندو