گر تو ای چرخ گردان مادرم

گر تو را گردن نهم از بهر مال پس خطا کرده‌است بر من مادرم
ای برادر، کوه دارم در جگر چون شوی غره به شخص لاغرم
برتر از گردون گردانم به قدر گرچه یک چندی بدین شخص اندرم
شخص جان من به سان منظری است تا از این منظر به گردون بر پرم
مر مرا زین منظر خوب، ای پسر رفته گیر و مانده اینجا منظرم
منبر جان است شخصم گوش‌دار پند گیر اکنون که من بر منبرم