خوشست آن مه به اغیار آزمودم

خوشست آن مه به اغیار آزمودم به من خوش نیست بسیار آزمودم
همان خوردم فریب وعده‌ی تو ترا با آنکه سد بار آزمودم
ز تو گفتم ستمکاری نیاید ترا نیز ای ستمکار آزمودم
به مهجوری صبوری کار من نیست بسی خود را در این کار آزمودم
به من یار است دشمن‌تر ز اغیار که هم اغیار و هم یار آزمودم
کسی کز عمر بهتر بود پیشم نبود او هم وفادار آزمودم
اجل نسبت به درد هجر وحشی نه چندان بود دشوار ، آزمودم