شاهد من در جهان نظیر ندارد | بوی سر زلف او عبیر ندارد | |
سرو بدین قد خوش خرام نروید | ماه چنان طلعت منیر ندارد | |
ابروی همچون کمان بسیست ولیکن | هیچ کس آن قامت چو تیر ندارد | |
مهر، که در حسن پادشاه نجومست | هیات آن روی مستنیر ندارد | |
طفل چنین در کنار دایهی دنیا | مادر دور سپهر پیر ندارد | |
عنبر سارا بهل، که نافهی چینی | نکهت آن زلف همچو قیر ندارد | |
اوحدی اندر فراق عارض خوبش | چاره بجز ناله و نفیر ندارد |